دیانادیانا، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

دیانا الهه ماه و جنگل

جشن تولد دیانای گلم

عزیز دل مامان عصر 5 شنبه  بیست و یکم مهر تولدت رو بر گزار کردیم یعنی از دو سه روز قبل با خاله جونیا شروع کردیم حسابی این کار اون کار و خیلی هم خسته شدیم طفلیها خیلی اذیت شدند واقعا دستشون درد نکنه امیدوارم بتونیم بعدا براشون جبران کنیم به هر حال مامانی خودش دوست داشت یه تولد خوب بگیره دیگه تا اونجایی که از دستم بر اومد انجام دادم دستت بابایی هم درد نکنه که توی یه سری از کار ها کمکم کرد ولی به خاطر مشغله زیاد تقریبا تمام کارها و برنامه ریزیش با خودم بود فرشته من تو هم که دیگه توی پوست خودت نمی گنجیدی تا اسم تولد می اومد یهو میگفتی تولد مال منه اصلا تولد منه نه کس دیگه حسابی خودتو آماده کرده بود...
26 مهر 1390

جشن تولد دیانای گلم

عزیز دل مامان عصر 5 شنبه بیست و یکم مهر تولدت رو بر گزار کردیم یعنی از دو سه روز قبل با خاله جونیا شروع کردیم حسابی این کار اون کار و خیلی هم خسته شدیم طفلیها خیلی اذیت شدند واقعا دستشون درد نکنه امیدوارم بتونیم بعدا براشون جبران کنیم به هر حال مامانی خودش دوست داشت یه تولد خوب بگیره دیگه تا اونجایی که از دستم بر اومد انجام دادم دستت بابایی هم درد نکنه که توی یه سری از کار ها کمکم کرد ولی به خاطر مشغله زیاد تقریبا تمام کارها و برنامه ریزیش با خودم بود فرشته من تو هم که دیگه توی پوست خودت نمی گنجیدی تا اسم تولد می اومد یهو میگفتی تولد مال منه اصلا تولد منه نه کس دیگه حسابی خودتو آماده کرده ب...
26 مهر 1390

بدون عنوان

عزیز دل مامان عصر 5 شنبه تولدت رو بر گزار کردیم یعنی از دو سه روز قبل با خاله جونیا شروع کردیم حسابی این کار اون کار و خیلی هم خسته شدیم طفلیها خیلی اذیت شدند واقعا دستشون درد نکنه امیدوارم بتونیم بعدا براشون جبران کنیم به هر حال مامانی خودش دوست داشت یه تولد خوب بگیره دیگه تا اونجایی که از دستم بر اومد انجام دادم دستت بابایی هم درد نکنه که توی یه سری از کار ها کمکم کرد ولی به خاطر مشغلهزیاد تقریبا تمام کارها وبرنامه ریزیشبا خودم بود فرشته من تو هم که دیگه توی پوست خودت نمی گنجیدی تا اسم تولد می اومد یهو میگفتی تولد مال منه اصلا تولد منه نه کس دیگه حسابی خودتو آماده کرده بودی برای جشن ت...
26 مهر 1390

دیانا الهه ماهم تولدت مبارک

نازنینم تولد تو بهترین و زیبا ترین لحظه زندگی ماست روزی که قدرت خداوندی را با تمام وجودم لمس کردم الهه من ، دردانه من امشب شب تولد توست و تو یک سال بزرگتر شدی و من به این راز بزرگ پی می برم که تو خلق شده ای برای من تا قشنگترین خاطره را برای من بسازی تا قلبی را که در سینه دارم سرشار از عشق و محبت کنی وجود و حضور گرم و نازنینت همچون نسیم صبحگاهی بر جسم و روح زندگی ما می وزد و ما خالصانه هزاران هزار بار اینمعجزه خداوندی را سپاسگزاریم قهقهه های آسمانی و آرامش زلال زندگی را برایت آرزو داریم از خدای مهربانم سپ...
20 مهر 1390

تولد

        .¸¸.•* *•.¸¸.تولدش مبارک.¸¸.•* *•.¸¸.                  .¸¸.•* *•.¸¸.تولدش مبارک.¸¸.•* *•.¸¸.                 .¸¸.•* *•.¸¸.تولدش مبارک.¸¸.•* *•.¸¸.                .¸¸.•* *•.¸¸.تولدش مبارک.¸¸.•* *•.¸¸.               .¸¸.•* *•.¸...
19 مهر 1390

دیانا نفس مامانی

سلام عزیز دل مامان روز کودک بر تو و تمامی دوستهای ناز وبلاگیت مبارک باشه نفسم این چند روز به خاطر برنامه تولدت که نزدیکه نتونستم وبلاگتو آپ کنم حتی نتونستم به دوستای نازنینت سر بزنم هر چند همیشه همه دوستان لطفشون شامل حال ما میشه چون همه روزه به خرید و این طرف اون طرف بودیم یا در حال لباس خریدن و یا وقت آتلیه عصر دوشنبه وقت عکاسی داشتی که رفتیم و چقدر هم شیطونی کردی و بالا و پائین پریدی من احساس می کردم بازیگر خیلی خوبی هستی چون هر چی که عمو عکاسه بهت می گفت گوش میکردی و انقدر بهت می گفت لبخند بزن که فقط غش غش می خندیدی ادا و اطوارهای با مزه از خودت در می آوردی یه ماشین اسباب بازی اونجا بود که گ...
16 مهر 1390

دیانا نفس مامانی

سلام عزیز دل مامان روز کودک بر تو و تمامی دوستهای ناز وبلاگیت مبارک باشه نفسم این چند روز به خاطر برنامه تولدت که نزدیکه نتونستم وبلاگتو آپ کنم حتی نتونستم به دوستای نازنینت سر بزنم هر چند همیشه همه دوستان لطفشون شامل حال ما میشه چون همه روزه به خرید و این طرف اون طرف بودیم یا در حال لباس خریدن و یا وقت آتلیه عصر دوشنبه وقت عکاسی داشتی که رفتیم و چقدر هم شیطونی کردی و بالا و پائین پریدی من احساس می کردم بازیگر خیلی خوبی هستی چون هر چی که عمو عکاسه بهت می گفت گوش میکردی و انقدر بهت می گفت لبخند بزن که فقط غش غش می خندیدی ادا و اطوارهای با مزه از خودت در می آوردی یه ماشین اسباب بازی اونجا ب...
16 مهر 1390